سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امروز، روز شهادت است...
امروز، فرزند راستین محمد صلی‏الله‏علیه‏وآله در بقیع غمگین و سکوت‏زده آرام می‏گیرد...
امروز پنجمین نور فروزان کهکشان حقیقت و عشق، از پشت کوه‏های زمینی به عرش می‏رود تا عالمی را سرشار اشک و آه کند...

بقیع، میهمان فرزند زین‏العابدین است...
خاک سرزمین غریب بقیع را باید سرمه چشمان گنه‏کارمان کنیم...

بقیع همان است که وحشیان وهابی، بر سرش ریختند و برای اثبات دوزخی بودنشان، تنها توانستند قبه‏های آن را ویران کنند...
خائنان حرم امن الاهی هم زیر فشار وهابی‏های جمودزده و بی‏عقل، حتی از نزدیک‏شدت شیعیان به قبرهای امامان خویش هم در هراسند...


بگذریم...
با آمدنش دیار وحی و عصمت بار دیگر فتح می‏شود تا جای پای هیچ مشرکی بر حرم امن الاهی سایه نیفکند...

دعا فراموش نشود...
یاعلی


نوشته شده در  یکشنبه 84/10/18ساعت  3:5 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

تموم شد...

سلام!

 

آره! به خدا تموم شد...
من که خیلی ضرر کردم خیلی...
به خدا نمی‏خوام یأس‏پراکنی کنم اما تا عمر دارم، حسرت لحظاتی رو باید بخورم که...

1- از همه دوستان و عزیزانی که در این مدت بهم سرزدن و اظهار لطف و محبت کردن ممنونم.
2- از اینکه مناسبت‏های بزرگ و به قول خودم وحشتناک‏بزرگی همچون سیزده آبان گذشت و من چیزی ننوشتم و هم‏چنین عید سراسر نور و سپیدی فطر، به شدت پوزش می‏خوام.

به جون خودم در شرایطی نبودم که بیام و بنویسم. ایشالا جبران میشه.
3- اون پیش‏ترها یادمه یه یادداشت نوشتم

تا وقتی فقط خدا رو داریم

فقط می‏تونیم امیدوار باشیم

همین چند شب پیش با تمام وجودم این عبارت رو حس کردم، نه! فهمیدم، نه! شاید منطقی‏ها به همین میگن علم حضوری...
بگذریم، بازم به قول خودم بحث خیلی تخصصی شد...
4- یک دوست بسیار عزیزی برام توی بخش نظرات، نوشته بود که من خیلی تندم و انگار با عصبانیت و لااقل با تعصب حرف می‏زنم.

به خدا نمی‏خواستم جواب بدم، خداییش نخواستم فکر کنه دارم کارم رو توجیه کنم، دوست داشتم آدرس وبلاگ یا حداقل ایمیل‏شون رو می‏نوشتن تا بهتر می‏تونستم از حرفاشون استفاده کنم.

این عزیز بزرگوار، توصیه به تفکر در قرآن کرده بودن که باید خدمتشون عرض کنم که نباید از بنده انتظار داشته باشید که مثل آقای خاتمی با بقیه حرف بزنم.

 گل لاله

یادتون رفته؟ توی انتخابات مجلس، آیت‏الله خامنه‏ای به شورای نگهبان توصیه کردن که از گردن کلفت‏ها نترسن و کارشون رو بکنن، عین عبارت رو یادم نیست اما عبارت گردن‏کلفت‏ها رو دقیقا یادمه، چون بعضی از اینایی که از اسلام فقط گل و بلبل رو فهمیدن،‏ صدای اعتراض‏شون بلند شد که آقای خامنه‏ای چرا این‏همه بد صحبت می‏کنه.

بگذریم. به خدا شواهد زیادی برای شما دارم اما نمی‏خوام اینجا بگم، اگه خواستید ایمیل بدید براتون بفرستم.

تازه!
دل‏تون به حال کی سوخته؟ انگلیس؟
واقعا که.
شاید مسئولین جمهوری اسلامی خودشون رو راضی کردن که با این وحشی‏های مدرن، محترمانه برخورد کنن ولی من هیچ لزومی نمی‏بینم که با اینا که مردمِ خودشون هم تحمل‏شون رو ندارن، محترمانه و اتوکشیده حرف بزنم.

بگذریم، خیلی حرف زدم.

التماس دعا
یاعلی


نوشته شده در  شنبه 84/8/14ساعت  10:50 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

او، سرآغاز جوی‏بارهای سیراب از نور!

صدای بال‏های مَلَک را بر فراز چشمان‏تان می‏شنوید؟
آه! بال‏های فرشتگانِ عاشق، که وجودشان را می‏خواهند فدای بنده‏ای خدایی کنند، می‏بینید؟
لحظه‏ای بیش تا آغاز بال‏گشودن فرشتگانِ آمده از سرای یار نمانده است.

باید شتاب کرد...

اما...
چگونه باید به پیش‏واز گل‏های سپید و شاید سرخِ آسمانی رفت؟!

چشمانم را بستم...
شما نیز! آری ببندید...
چاره‏ای نیست جز این...

وااااااااای!
بال‏های فرشتگان نرم‏خویِ فرستاده از جانب دوست را لمس می‏کنید؟

آری...
باز کنید...
چشمان‏تان را می‏گویم...

تمام شد...
انتظار را می‏گویم...
کوله‏بارهای‏تان را از بوی دیگران بزدایید و پر از عطر او کنید...
رسیدیم...

سفره گسترده مهربانی و بخشندگی دیار لب‏ریز از روزهای‏خدا...

بار بیندازید و دست‏ها را بشویید و نگاه‏تان را بر سفره بدوزید و ...

یاعلی 


نوشته شده در  سه شنبه 84/7/12ساعت  10:14 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

درود خدا بر خاک‏های له‏شده در زیر پای آن‏که می‏آید و سرزمین دل‏های سرشار امید وجود ما را رونقی دگر می‏بخشد و نور وجودش را در چشمان ایستاده بر راه‏مان می‏ریزد.

آری...

ام‏شب خانه یازدهمین نگار وجود، سرشار مهر الاهی و ترانه رسیدن چهاردهمین اختر نورباران خداباوری و عشق خواهد شد.

چشم‏ به راهان دیارِ دوری از یارِ دور از چشمان گناه‏کارمان را سلامی ده و روی‏ِ گریان‏مان را به دیدن روی آسمانی‏ات شاد نما.

خدایا! نمی‏دانیم که آیا این جمعه را هم بدون روی یار به تاریخ می‏سپاریم یا ...

اما تو می‏دانی که دل‏مان می‏خواهد او را.

یاعلی

 


نوشته شده در  دوشنبه 84/6/28ساعت  6:39 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام

پشت پرچین‏های پُر پرواز پرندگان پاییزپرست

سوار بر سایه‏سار صبح‏خیز یاس‏های یأس‏ستیز

به دنبال بلوای بلند بلنددلان لادن روی

هم‏چنان همهمه‏گرتر از هیاهوی بی‏هوای هاله‏حیات

چشم‏بازتر از چراغ‏های چیره بر چهره‏های چارچشم

نیم‏نگاهم هنوز به آن جان نیم‏بند انسانی است.

و برای باراندن باران بهارینه، به بارگاه رب، بار بسته‏ام

کاش کام کمال تک‏کاج‏های تاکستان‏های کویر نیز شکایت نکنند

کاش شراره‏های شور و شوقِ شب‏ها و روزهای سپید را با شرمندگی مشایعت نکنیم.

یاعلی 


نوشته شده در  یکشنبه 84/5/23ساعت  8:18 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام به آنان که ماه‏رجب را می‏یابند

1- خدایا روزهایی را در برمان نهاده‏ای که بهای‏شان بی‏پایان است.

گفته‏اند که رجب ماه خداست.

نمی‏دانم چه‏اندازه یاری‏مان می‏کنی که هم‏راه بندگان خدایی‏ات شویم.

نمی‏دانم آیا آن‏گاه که آخرین روز ماه رجب را پشت‏سر می‏نهم، مرا با خشم می‏نگری یا با مهربانی.

می‏خواهم کمک کنی بنده‏ناچیزت را، به بزرگی و پاکی زهرای پاره دل نبی‏صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، تا بتوانم اندکی از توشه‏های‏رجبیه را برگیرم.

خدایا! آسمان زیستن‏مان را مالامال از بوی خود کن.

2- این روزها، زیادند حرف و حدیث‏ها درباره ترکیب کابینه.

برخی که هنوز رایحه‏هایی از منش بالادستی نسبت به مردم در خون‏شان پیدا می‏شود، می‏گویند که کابینه ضعیفی در حال شکل‏گیری است.

باید به اینان گفت که شماها همان‏هایی هستید که آقای‏احمدی‏نژاد را بچه‏ننه می‏دانستید، پس ...

یاعلی


نوشته شده در  یکشنبه 84/5/16ساعت  12:9 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام به همه

1- سونامی بزرگ دیگری در راه است. چند روزی دیگر بیشتر تا اعلام رسمی کابینه پیش‏نهادی جناب‏احمدی‏نژاد نمانده.

همان‏گونه که انتخاب ایشان به عنوان خدمت‏گزار از سوی مردم خیلی‏ها را شگفت‏زده کرد سونامی دیگری نیز در راه است که امواجش بیش از دفعه پیش افکار نیروهای سیاسی را پریشان می‏کند.

بگذریم

2- مادر!

چشمانت چشمه لطف خداست کاش بتوان آسمان را هر شب پر از عطر نگاهت کرد.

مادرم!

تو یگانه پیام‏آور سرزمین عشق آدمیانی تو سرسلسله زلال محبتی تو سرچشمه جوشان رود زیستنی.

آن‏گاه که شب‏ها را تا به صبح به انتظار چشم‏ برهم ‏نهادن جگرگوشه‏ات می‏گذراندی را پاس می‏دارم و به تو می‏بالم.

پریشانی‏های زیستنت بیش از آن است که حتی به فکر جبران سهم خودم باشم اما بدان که تنها کاری که می‏توانم برایت انجام دهم این است که نگذارم به خاطر من سرشکسته شوی. همین.

3- خدا رو شکر ما هم بابا داریم هم مامان

اما

درود بر آن مادرانی که برای تربیت بچه‏های‏شان از هم‏راهی هم‏سرشان محروم بودند.

آن‏ها که یکه و تنها در این بیشه پر وحشی با هر چه ناملایمات زیستن بود دست و پنجه نرم کردند تا فرزندانشان نوای یتیمی را به گوش‏شان راه ندهند.

4- فاطمه دختر پیام‏بر بود و نگاه خدا بود بر روی زمین و جرعه‏ای بود از لطف الاهی و پاره‏ای از وجود نبی.

همان بهتر که بیش از این درباره او که دنیایی را پر از خوبی کرده سخن نگوییم.

یاعلی 


نوشته شده در  سه شنبه 84/5/4ساعت  11:25 صبح  توسط  
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]